مژده كورد آهنگ های درخواستی شما !!!!
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

دوستانی كه آهنگ خاصی رو مد نظر دارن كه تو سایت نیست بگن تا براشون آكورد های اورجینال شو بذارم ..

 

محمد جواد  سجادیان  مدیر سایت  خانه گیتار



.: سبك اُپرا :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 

اپرا

اُپرا هنری است که بر روی یک سکو یا سن نمایشی که هماهنگ و سازگار با موسیقی ساخته شده انجام می‌شود. نمایش اجرایی در اپرا عناصر ویژه تئاتر مانند زمینه پردازی و محیط نمایشی، جامه‌ها، چهره‌پردازی و بازیگری را در خود دارد. ولی در اپرا واژه‌هایی که بازگو می‌شود یعنی اپرانامه (libretto) سخن پردازی گفتاری نبوده بلکه به گونه آوازی و سرودی می‌باشد. خوانندگان اپرا را یک گروه از همنوایان همراهی می‌کنند. همنوایان می‌توانند یک گروه کوچک سازی باشند یا یک سازگان سمفونیک کامل. البته امروزه این هنر به مانند گذشته نیست و گاه با سبکهای دیگر موسیقی آمیخته شده‌است یا به تنهایی و بدون نمایش اجرا می‌شود. از جمله رهبران ارکستر اپرا می‌توان گوستاومالر را نام برد .


.: سبك پاپ :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

پاپ
 
موسیقی پاپ سبکی از موسیقی عامه‌پسند است و معمولاً در مقابل موسیقی کلاسیک و فولک (محلی) قرار می‌گیرد و از آن ها متمایز است. *[1] با این حال هنرمندان این سبک در سبک‌های راک، هیپ‌هاپ، دنس، ریتم و بلوز (R&B) و کانتری هم می‌توانند فعالیت داشته باشند و این باعث می‌شود که تبدیل به سبکی انعطاف‌پذیر شود. عبارت «موسیقی پاپ» همچنین می‌تواند به یک زیرسبک خاص (درون پاپ) اشاره داشته باشد مانند سافت راک و پاپ/راک.


.: سبك جاز :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

جز یا همان جاز
 
جاز یا جَز یکی از گونه‌های موسیقی است که از مشخصات آن نت‌های آبی، مکث و ضدضرب، ضرب‌های تاب‌دار و خرامان (سوینگ)، پرسش‌وپاسخ‌خوانی، چندضربی بودن و بداهه‌نوازی است. جاز را نخستین گونه هنری پدید آمده در ایالات متحده امریکا می‌دانند.

جَز در فرهنگ و موسیقی غرب افریقا و نیز در سنت‌های موسیقائی سیاهان امریکا مانند بلوز و رگتایم و دسته‌های موسیقی نظامی اروپائی ریشه دارد. در آغاز سده بیستم این گونه موسیقی در میان سیاهان امریکا رواج یافت و در دهه 1920 در بسیار از کشورها رایج گردید. از آن زمان به بعد جَز تأثیر زیادی در عرصه موسیقی داشته و هنوز در تحول و تغییر است.

وینتون مارسالیس ترومپت نواز چیره‌دست امریکایی و برنده جایزه پولیتزر در باره جاز می‌‌گوید:

"جاز ابداع سیاه‌هاست. جاز بازگوکننده خیلی چیزهای عمیق روحی است و نه تنها درباره ما سیاه‌ها و نحوه نگاه ما به مسائل است بلکه درباره اصل معنی زندگی مردمسالارنه امروزی هم است. جاز همان شرافت نژاد سیاه است که به صورت صدا درآمده است. در این سبک از موسیقی همه چیز را می‌شود دید، چه ناگفته‌گذاشتن‌ها، چه نفوذ کردن‏ها، چه پیچیده‌بودن‌ها و چه مستور ماندن‌ها همه را می‌شود در این سبک دید. تا جاییکه من میدانم نواختن جاز از همه سبکها سخت‌تر است. جاز بهترین تفسیر احساسات شخصی در تاریخ موسیقی غربی است."

جاز خود به سبک‏های فرعی زیادی تقسیم می‌شود که برخی از آن‏ها عبارت‌اند از:

دیکسی‏لند
بیگ‏بند یا سوینگ
بی‏باپ
کول جز
فری جز
جاز برزیلی
سالسا جز
فیوژن
سول جز
اسید جز
سموث جز
مدال جز
آوانگارد جز
واژه جاز از زبان عوام سیاه‌پوستان گرفته شده و احتمال می‌رود که در اصل دارای معانی جنسی بوده، هرچند ریشه‌های دیگری نیز برای آن پیشنهاد شده است.



.: سبك راك :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 

راک
 
گونه‌ای موسیقی عامه‌پسند که در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی در امریکا با نام راک اند رول شکل گرفت و از نظر تأثیرات اجتماعی و گستردگی شنوندگانش در بین انواع موسیقی بی‌همتا است. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن می‌آید. از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی نام راک اند رول صرفاً به موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ اطلاق شده ولی نام راک همچنان به‌عنوان نام فراگیر این گونه (که شامل راک اند رول هم می‌شود) به‌کار می‌رود. این موسیقی در بلوز ریشه دارد.

نخستین ترانه‌ای که واجد مشخصه واقعی راک اند رول بود و به نحوی مبداء این نوع موسیقی به شمار می‌آمد، Rock Around The Clock یا راک بیست و چهار ساعته نام داشت که در سال ۱۹۵۴ توسط بادی هالی اجرا شد و در فیلم جنگل تخته سیاه (۱۹۵۴-ریچارد بروکس)مورد استفاده قرار گرفت. 

سبک‌های موسیقی راک
۱.۱ راک اند رول (Rock & Roll)
۱.۲ پاپ-راک Pop-Rock
۱.۳ سافت راک Soft Rock
۱.۴ Grunge
۱.۵ آلترنیتیو راک Alternative Rock
۱.۶ هارد راک Hard Rock
۱.۷ Punk Rock
۱.۸ Metal موسیقی متال
۱.۹ جستارهای دیگر 

سبک‌های موسیقی راک
[ویرایش] راک اند رول (Rock & Roll)
مقاله اصلی: راک اند رول
راک اند رول که یکی از سبکهای تاثیر گذار و متداول در موسیقی راک است، روندی غیر قابل پیش بینی را طی کرده در ابتدا زمانی که راک بازها موسیقی کانتری و بلوز را با هم تلفیق کردند، راک دارای مشخصه‌های بارزی مثل آنارشیسم بود ولی بعدها با گذشت زمان، این مشخصه نادیده گرفته شد و این نوع موسیقی به سمت کسب مهارت و ایجاد تحول رفت. از موسیقی پر انرژی Chuck Berry گرفته تا هارمونی‌های زیبای بیتلز و موسیقی روح نواز Otis Redding همه و همه در گروه راک اند رول قرار گرفت. اما راک اند رول جذابیت موسیقیایی خودش را فقط برای چند سال حفظ کرد. با گوناگونی بسیاری که در سبک‌های مختلف راک به وجود آمد، به قول بعضی از متخصصین هسته اصلی راک از هم پاشید.

پاپ-راک Pop-Rock
پاپ-راک یکی از عمده ترین شاخه‌های موسیقی محسوب می‌شود که به طور کلی به هر نوع موسیقی پاپ ساخته شده پس از دوران جذب راک اند رول به پاپ، Pop rock می‌گویند. از ویژگیهای این سبک ملودیک و گیرا بودن موسیقی اونه و تکیه اون بر موسیقی لاینقطاع که با چیره دستی نواخته میشه. از گروههای مشهور فعال در این سبک که تعداد اونا کم هم نیست می‌تونم به Everly Brothers، مدونا و Rowed House اشاره کنم. 

سافت راک Soft Rock
گرچه سبک سافت راک در اوائل دهه هفتاد پایه گذاری شد اما زمزمه‌های آن از اواخر دهه شصت آغاز شده بود. سافت راک موسیقی ملایمی‌ست که بیشتر تکیه بر خواننده و ترانه سرا دارد تا نوازنده؛ تجاری نگاه کردن به موسیقی یکی از ویژگیهای این سبک است.

سافت راک تا حدی متمایل به پاپ-راک است اما با فضایی ملایمتر و نرمتر. گروههایی مثل کارپنترز و شیکاگو تکیه بر موسیقی ساده و ملودیک داشتند و در طول حیات خود با تهیه کنندگان مختلفی هم کار کردند. در طول دههٔ هفتاد، سافت راک بازار موسیقی را تحت تاثیر خود قرار داد و به طور جدی موسیقی تلفیقی هم عصر خودش را دچار دگرگونی کرد.

Grunge
سبکی که اوج درخشش اون در دهه ۹۰ اتفاق افتاد و تبدیل به محبوب ترین سبک هارد راک این دهه شد و این درخشش نتیجه خلاقیت Kurt Cobain و بقیه اعضای Nirvana بود. سبکی که از دل the Stooges و Black Sabbath برخاست و حاصل ترکیب موسیقی punk و Heavy metal بود و البته گرایشش بیشتر به سمت پانک بود تا Heavy metal؛ بخصوص در انتخاب اشعار و نوع اعتراض موسیقیاییش. اما در نحوه نواختن ریف‌ها به Heavy metal شباهت بیشتری داشت. این سبک دارای دو نسل و دورهٔ مشخص است: نسل اول شامل گروه‌های Green River، Mud honey وSound garden میشه که این موج هنوز هم ادامه داره و ریف‌های آن سنگین تر و خشن تر از ریف‌های دورهٔ دومه. مشهور ترین گروه از موج دوم Nirvana است که موسیقی آن ملودیک تر از سایر گروه‌های Grunge است و مهمترین ویژگی اون stop-start زیاد اونه. متاسفانه در کشور ما Nirvana رو فقط متعلق به سبک Alternative Metal می‌دونن و به تبع اون هر گروهی رو که در موسیقیش stop-start به کار می‌بره به این سبک مربوط می‌دونن؛ البته سبک‌های موسیقی هارد راک و متال آنقدر متنوع اند که به سختی میشه مرزی مشخص بین اونا کشید. 

آلترنیتیو راک Alternative Rock
آلترنیتیو راک یکی از شاخه‌های راک است که تمام گروهای پست پانک (Post Punk) رو از اواسط دهه هشتاد تا اواسط دهه ۹۰ تحت تاثیر خودش قرار داد. آلترنیتیو راک شامل سبکهای گوناگونی میشود: از ملودیهای زیبای Jangle Pop گرفته تا ملودیهای خشن و یک نواخت اینداستریال راک.

هارد راک Hard Rock
از نظرِ اکثریت دست اندر کاران موسیقی، دو سبک هارد راک و هوی متال مشابه هستند. چرا که شباهتهای بسیار زیادی بهم دارند. در هر دو مورد صدای خشن گیتار کاملا قابل تشخیص است و بطورِ معمول نقش اساسی را در گروه، خواننده اجرا می‌کند که معمولا وظیفه نواختن سازی را هم به عهده دارد. اگر چه تفاوتهای اساسی نیز دیده میشود از جمله لزوم وجود ریتم در پس زمینه موسیقی هارد راک. در صورتی که این ویژگی در موسیقی هوی متال دیده نمی‌شود بلکه این نوع موسیقی بر صدای خشن گیتار و ریتمهای کوبه‌ای تکیه دارد.

هارد راک در اواخر دههٔ ۶۰ رشد خودشو رو آغاز کرد و بعنوان یک موسیقی روان گردان باب شد و تحولی در زمینه موسیقی راک ایجاد کرد. در هارد راک کمتر از Blues از بداهه نوازی استفاده میشه و در عین حال به خشونت سبک هوی متال نیست. اگرچه همون سولوهای طولانی و همان صداهای خشن در هارد راک نیز هست. در این سبک این ریتمها و ریفها هستند که بیشترین اهمیت را دارن و باید به بلندترین شکل ممکن نواخته بشوند.

اسکورپیینز (انگلیسی: The Scorpions) گروه هارد راک آلمانی است که با فروش بیش از ۲۵۰ ملیون آلبوم جایگاه خودش را به عنوان یکی از موفق‌ترین گروه‌های راک قاره اروپا ثبت کرده‌است. این گروه از پرفروشترین گروههایراک و همچنین موسیقی به شمار میرود. رودلف شنکر (آواز و گیتار الکتریک) این گروه را با حضور کارل-هینز فولمر (گیتار لید)، لوتار هیمبرگ (گیتار بیس) و ولفگنگ دزیونی (درام) در سال ۱۹۶۹ در هانوور تشکیل داد. سپس در سال ۱۹۹۱ برادر کوچک شنکر به نام میخایل (گیتار لید) و دوست صمصیمی‌اش کلوز مین (آواز) به گروه پیوستند. در سال ۱۹۷۲ گروه موفق شد اولین آلبومشان را به نام «Lonesome Crow» ضبط کند.

ُScorpions آهنگهای زیبا و پرطرفدار زیادی از جمله ((Still Loving you))و ((Are You The One)) و ((A Moment In A Million Years)) را اجرا کردند که باعث محبوبین آنان گشت.

اسکوررپیونز از معدود گروههای راک دنیا میباشد که کنسرت و تورهای بزرگی اجرا میکند.

هرچند اسکورپیینز در دهه ۷۰ میلادی نیز شناخته شده بود (مخصوصآ در ژاپن)، اما بیش از هر چیز با ترانه‌های «Rock You Like a Hurricane» در سال ۱۹۸۴ و «Wind of Change» در سال ۱۹۹۰ به شهرت رسید. 

Punk Rock
اعضای پانک عقاید آزادیخاهانه شون رو از طریق هنرهای مختلف ابراز می‌کنن، که مهمترین اونها موزیک ه. همچنین نقاشی، شعر، و داستان کوتاه. پانک‌ها از این طریق از خلاقیتشون برای به نمایش گذاشتن نارضایتیشون از ظلمها و استبداد حاکم بر جامعه، استفاده می‌کنن. موسیقی پانک دارای Lyric‌های خشمگین و تند و سریعیه، در مورد مدرسه((Academy، ناخشنودی از شرایط اجتماعی، ارتباطها ((relationships، و مسائل خانوادگی. یکی دیگه از مشخصات این سبک اینه که بعضی از آهنگهاش به کوتاهی ۲ دقیقه‌است. ولی حتی تو این زمان کم، آهنگهاش می‌تونن حس خواننده رو منتقل کنن- که این آهنگها معمولا خشم و عصبانیت رو نشون می‌دن. هدف این موزیک شوک آوردن، اهانت کردن، و حمله کردن به دیدگاههای عام است!

طرز لباس پوشیدن punk‌ها هم بیانگر دیدگاه این سبک ه. پانک‌ها خودشون رو به شکلی در می‌آرن که خارج از عرف باشه؛ به این ترتیب حسی که نسبت به جامعه دارن، و همچنین ظلم‌ها و فقر در جامعه رو منعکس می‌کنن. اونها از وسایل معمولی ای مثل دکمه، تیغ، سوزن، و تکه‌های پارچه به عنوان سمبل حس‌هایی که می‌خوان بیان کنن، استفاده می‌کنن. پانک بودن کمک می‌کنه که هر کس بتونه فردیت (شخصیت) خاص خودش رو پیدا کنه، بدون اینکه از طرد شدن یا مورد قبول واقع نشدن بترسه.

برای مثال، روی کلاه sweatshirt پانکی، تکه‌ای پارچه دوخته شده که کلمهٔ Unity روی آن نوشته شده‌است... این معانی مختلفی می‌تونه داشته باشه، و در راس- خواستن وحدت در جامعه. و ژاکت جین پاره پوره‌ای که روی اون کلمه‌های مختلفی نوشته شده که نشون دهندهٔ سختیها، دردها، و ظلمهاییه که جامعه ایجاد می‌کند، می‌باشد. پارگی لباس پانکها منعکس کنندهٔ فقر در جامعه و همچنین خشم است! در بین دختر و پسرهای punk شلوار جین‌هایی که رنگ و روشون رفته هم زیاد دیده می‌شه. بعضی از دخترها در پانک دامن‌های کوتاه یا شلوار چرم هم می‌پوشن؛ همچنین گاهی آرایش غلیظ، ولی خلاف عرف. موهاشون رو به رنگ‌های عجیب غریب می‌کنن، و به صورت نا مرتب یا به حالات غیر معمول در می‌آرن- درست خلاف اون چیزی که تو جامعه مورد قبوله!

گروه‌هایی مثل The Velvet Underground و The Silver Apples با ترکیب کردن هنر، ایده آل‌های ضدارزش، و تقابل فرهنگی، با موزیک Rock & Roll، تاثیر شگفتی در بوجود اومدن Punk Rock در دههٔ ۷۰ داشتند. در اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰، رویدادهای اجتماعی، مانند جنگ ویتنام، تورم، و بیکاری، در موسیقی اون دوران خودش رو منعکس می‌کرد. در حالی که موسیقی جدی تر می‌شد، اما ارتطباتش با مسایل روزمره زندگی کم می‌شد و در بیشتر حالت فرار از واقعیات می‌گرفت. در همین زمان بود که گروههای پانک در انگلیس با تاثیر گرفتن از این جو، و همچنین با کمک از موسیقی بعضی ازگروه‌های آمریکایی، رو به گسترش رفتند. از اولین و مشهورترین این گروهها، The Sex Pistols بود.

اشعار پانک بیشتر به محکوم کردن طبقهٔ اشراف انگلیس و بی صداقتیشون، و همینطور به اعتراض‌های ناامیدانه و خشونت بار بر مسایل و مشکلات اجتماعی، می‌پرداخت. در سال ۱۹۷۶، مدیر گروه The Sex Pistols، مصاحبه‌ای با BBC ترتیب داد، که در آن اعضای The Sex Pistols عقایدشون رو رک و راست، و در خیلی از مواقع توهین آمیز به عموم ابراز کردند. در پی این مصاحبه وزیر آموزش و پرورش انگلیس و هیات مدیرهٔ هنر لندن، مخالفتشون رو با پانک‌ها نشون دادند و به مردم ”قول دادند“ از پانک‌ها جلوگیری کنند!!

و بعد از همین مصاحبه بود که پانک‌ها با مخالفت بیشتر عموم در انگلیس و به تدریج در اروپا مواجه شدند. اما این مخالفت نتیجهٔ عکس داشت و تعداد بیشتری رو نیز به سوی خود جلب کرد. پانک باعث می‌شد مردم نگاهی به برخی حقایق بیاندازند، و عموم مردم از چیزی که می‌دیدن خوششون نمی‌اومد. (مثل اون جملهٔ سینوهه که می‌گه: ”ممکن است لباس و زبان و رسوم و آداب و معتقدات مردم تغییر کنه، اما حماقت آنها عوض نخواهد شد؛ و در تمام اعصار می‌توان به وسیلهٔ گفته‌ها و نوشته‌های دروغ مردم را فریفت. زیرا همانطور که مگس عسل را دوست دارد، مردم هم دروغ و ریا و وعده‌های پوچ را که هرگز عملی نخواهد شد دوست می‌دارند.).... در کل پیام اصلی پانک این بود که هر کس، خودش باشه....

Metal موسیقی متال
یکی از زیرشاخه‌های اصلی راک ، سبک متال است که امروزه خود به عنوان یک شاخهٔ اصلی شناخته می‌شود.از موسیقی متال که به علت خشن‌بودن آواها به این نام خوانده می‌شود، به خودی خود زیر شاخه‌های متعددی منشعب شده‌است. دههٔ هشتاد میلادی دوران شکل‌گیری کامل‌تر و تعالی این سبک به حساب می‌آید. یکی از گروههای شاخص دههٔ هشتاد گروه امریکایی متالیکا با سبک هوی متال را می‌توان نام برد. موسیقی متال می‌خواهد در اشعارش اعتراض را به گونه مستقیم بیان کند.اولین گروه سبک متال بلک سبت با خوانندگی جان آزی آز بورن می‌باشد.

راک ایرانی
این سبک موزیک که بر خلاف توضیحات قبل کاملا هم وحشی گرایانه و نا متعادل است، سبب از هم گسیختن خانواده‌های بسیاری مخصوصا در جوامع آمریکایی بخاطر بوجود آمدن تفاوت سلیقه‌های روحی بوده‌است. لذا تبعیت و گوش دادن به چنین موزیک‌هایی که حتی مستهجن هم قادر به توصیف آن نیست طبعا آثار بدی را به جای خواهد گذاشت 


.: درباره سبك كلاسیك بیشتر بدانیم :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

مطلب مرتبط با : سبك های موسیقی

موسیقی کلاسیک

موسیقی کلاسیک به موسیقی هنری اروپا گفته میشود. شروع این موسیقی را از سده‌های میانه در حدود سال 500 پس از میلاد می دانند.

دوره های موسیقی کلاسیک

موسیقی کلاسیک را از نظر سبک و تحول تاریخی آن به چند دوره کوچک‌تر تقسیم کرده‌اند:

موسیقی سده‌های میانه

این دوره با سقوط امپراتوری روم شروع و تا رنسانس در اروپا ادامه می یابد. این دوره دوره شروع و آغازین گام های موسیقی کلاسیک است.

 موسیقی رنسانس

در این دوره که شامل سالهای 1400 تا 1600 میلادی می شود. موسیقی کلاسیک به طور عمده در ایتالیا شکل گرفته است و بیشتر قطعات آثار آوازی هستند.

موسیقی باروک

این دوره از سال 1600 میلادی شروع وتا حدود 1760 میلادی ادامه می یابد. لغت باروک در عالم هنر(نه فقط موسیقی) معادل استادانه زینت دادن و یا ماهرانه درست کردن به کار می رود که از مشخصات بارز هنر این سالها بوده است.

موسیقی این دوره همانند سایر هنرهای هم عصر خود بیانگر اشرافیت و قدرت حکومتهای اروپایی بوده است. نیاز کلیسا برای جذابتر کردن نیایش نیز در گسترش این سبک تاثیر بسیاری داشته است.

یکپارچگی در حالت موسیقی از ویژگی های موسیقی این دوره است.

از معروفترین موسیقیدانان این سبک میتوان باخ و ویوالدی را نام برد.

دوره کلاسیک

دوره کلاسیک سالهای 1730 تا 1820 میلادی را شامل می شود.

قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشنی فکر، یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک‌ و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی اشرافی و به نفع زندگی طبیعی و ساده، علیه خودکامگی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی مردم و تعلیم و تربیت همگانی.در این دوره برای اولین بار در موسیقی این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً به خاطر خودش وجود دارد، یعنی موسیقی به خاطر خود هنر موسیقی. پس از دوره کلاسیک با هنر موسیقی بر پایه ایده «هنر به خاطر هنر» برخورده می‌شد.

هنر در این دوران بیشتر متوجه سادگی است تا تزئینات ماهرانه دوران باروک، ولی در زمینه موسیقی این رویکرد به عکس اتفاق می افتد. بر خلاف دوره ی باروک در دوران کلاسیک حالت های مختلف و متضادی در ارائه احساس در موسیقی وجود دارد. بافت موسیقی کلاسیک نیز بیشتر هموفونیک است تا پلی فنیک. از هنرمندان این دوره میتوان از هایدن، موتزارت و بتهوون نام برد.

دوره رمانتیک

سبک رمانتیک سالهای 1820 تا 1910 را شامل می شود.دراین دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا می کند. موسیقی در این دوره بصورت ابزاری در دست آهنگساز مطرح کردن احساسات شخصی اوست.

موسیقی قرن بیستم

این دوره را دوره مدرنیسم یا نوگرایی موسیقی کلاسیک می دانند.آهنگسازان این دوره هرچه بیشتر سعی کردند تا کارهای خودشون را از سبکهای گذشته متمایز و از باورها و قانونهای گذشته عبور کنند.

موسیقی کلاسیک معاصر

موسیقی کلاسیک معاصر از سال 1970 میلادی آغاز شده است و تاکنون ادامه دارد.آهنگسازان معاصر کلاسیک بیشتر به ساختن موسیقی مینیمال و آوانگارد روی آورده اند.

 

 






.: بررسی موسیقی سنتی ( ردیف ، دستگاه ، آواز :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

موسیقی سنتی ایران

شامل دستگاه‌ها، نغمه‌ها، و آوازها، از صدها سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دل‌نشین‌تر، ساده‌تر و قابل‌فهم تر بوده‌ است امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشته‌اند، از موسیقی‌دان‌ها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان می‌توان به «باربد» و «نکیسا» اشاره کرد.

 

ردیف

 

موسیقی امروز ایران از دوره آقا علی‌اکبر فراهانی (نوازنده تار دوره ناصرالدین شاه) باقی مانده‌است که توسط آقا غلامحسین (برادر آقا علی‌اکبر) به دو پسر علی‌اکبرخان به نامهای میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی ملی ایران امروزه در دست است، بداهه‌نوازی این دو استاد می‌باشد که به نام «ردیف موسیقی» نامیده می‌شود.

ردیف در واقع مجموعه‌ای از مثالهای ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریباً با واژهٔ رپرتوار در موسیقی غربی هم معنی است. گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسلهٔ زندیه و اوایل سلسلهٔ قاجاریه آغاز شده‌است. یعنی در اوایل دورهٔ قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیفی شد و جای مقامهای چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.

از اولین راویان ردیف می‌توان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیفهایی که اکنون موجود می‌باشند: ردیف میرزا عبدالله - ردیف آقاحسینقلی - ردیف ابولحسن صبا - ردیف موسی معروفی - ردیف دوامی - ردیف طاهرزاده - ردیف محمود کریمی - ردیف سعید هرمزی - ردیف مرتضی نی داوود - و... می‌باشند. و هم اکنون ردیف میرزا عبدالله - صبا و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده می‌شوند.

 

دستگاه

 

نگاره‌ای از زنی کمانچه‌نواز بر روی کاخ هشت‌بهشت اصفهان، از سال 1669 م.

هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالیی از پرده‌های مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال می‌دهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شده‌است و معمولاً بدین شیوه ارایه می‌شود که از درآمد دستگاه آغاز می‌کنند، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه در میانه ارایه کار می‌رسند، سپس با فرود به گوشه‌های پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگی اجرای خود را به پایان می‌رسانند.موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارت‌اند از:

آواز

 

آواز معمولاً قسمتی از دستگاه مورد نظر است که می‌توان آنرا دستگاه فرعی نامید. آواز از نظرفواصل با دستگاه مورد نظر یکسان یا شبیه بوده و می‌تواند شاهد و یا ایست متفاوتی داشته باشد. به‌طور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظر بگیریم ،دارای نت شاهد و ایست ((ر)) می‌باشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظ فواصل دستگاه شور روی نت ((ر)) گردش می‌کند و در نهایت روی همان نت می‌ایستد. به‌طور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش ،روی ایست دستگاه اصلی (در این‌جا شور) باز می‌گردد. آواز‌های متعلق به دستگاه موسیقی ایرانی ۵تا هستند و عبارت‌اند از:



.: چهره های موسیقی سنتی ایران :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->


چهره‌های موسیقی ایران


برخی خوانندگان

مرتب سازی بر اساس حرف اول اسم کوچک، چون بعضی از خوانندگان فقط با اسم کوچک شناخته شده‌اند.

برخی آهنگ‌سازان

برخی تصنیف سرایان

آوازه‌خوانان در رستورانی در مرکز شهر تهران.

سازها



.: سبك هیپ هاپ :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

موسیقی هیپ هاپ

 (که به آن رپ یا موسیقی رپ نیز گفته می‌شود یکی از سبک‌های موسیقی عامه پسند است که تقریباً اواسط دهه ۷۰ پا به عرصه گذاشت اما در اوخر دهه ۸۰ تبدیل به بخش چشمگیری از فرهنگ پاپ روزگار خود شد.

موسیقی هیپ هاپ از دو بخش اصلی تشکیل شده‌است: رپ (MC) و DJ (ترکیب صدا و اسکرچ). این موارد به همراه رقص بیریک و دیوار نوشته چهار بخش هیپ هاپ، یک نهضت فرهنگی که توسط جوانان شهری به خصوص توسط سیاهان آمریکا ایجاد شد را تشکیل می‌دهد.[۱] در شهر نیویورک، در اوایل دهه ۱۹۷۰. در سال ۲۰۰۶، موسیقی رپ پس از موسیقی کلاسیک دومین موسیقی محبوب در ایالات متحده آمریکا بود.[۲]

موسیقی هیپ هاپ، عموماً از یک یا چند خواننده رپ که داستان‌های شبه خود زندگی نامه تعریف می‌کنند تشکیل شده‌است، این داستان‌ها اغلب مربوط به یک همتای خیالی، و به صورت اشعار بسیار ریتمیک پر از تکنیک‌هایی همچون همگونی مصوت‌ها، تجانس آوایی، و قافیه است. خواننده رپ با یک قطعه سازی که اغلب از آن تحت عنوان «بیت» یاد می‌شود همراهی می‌شود، این ساز توسط یک دی جی نواخته شده، و توسط یک تهیه کننده، یا یک یا چند نوازنده خلق شده‌است. اغلب بیت با استفاده از یک ترکیب از وقفه کوبه‌ای از یک آواز دیگر، که معمولاً یک فانک یا موسیقی سول است ساخته می‌شود. علاوه بر طبل دیگر صداها نیز اغلب به صورت ترکیبی، الکترونیکی، یا اجرایی هستند. گاهی اوقات یک بخش می‌تواند سازی، نشانه مهارت دی جی یا سازنده باشد.

هیپ هاپ در برانکس، واقع در نیویورک، یعنی زمانی که دی جی‌ها بریک ضربه‌ای را از آوازهای فانک و دیسکو جدا کردند شکل گرفت. نقش اولیه رئیس تشریفات معرفی دی جی و موسیقی و تشجیع حضار بود. روسای تشریفات با صحبت کردن در بین آوازها، به رقص شور و هیجان می‌دادند، با حضار احوالپرسی می‌کردند یا برای آنان لطیفه و حکایت تعریف می‌کردند. سرانجام این رویه شکل بندی بهتری گرفت و «رپ» نام گرفت. تا سال ۱۹۷۹ هیپ هاپ از نظر تجاری تبدیل به یک نوع موسیقی محبوب شد و شروع به وارد شدن به جریان غالب در آمریکا کرد. در دهه ۱۹۹۰، یک نوع از هیپ هاپ به نام رپ گنگستا تبدیل به بخش عمده موسیقی آمریکا شد، و جنجال بسیاری بر سر ترانه‌هایی که گفته می‌شد به تبلیغ خشونت، بی بند و باری، استفاده از مواد مخدر و زن ستیزی می‌پردازد شکل گرفت. با این وجود تا آغاز دهه ۲۰۰۰، موسیقی هیپ هاپ در صدر فهرست موسیقی‌های محبوب قرار گرفت و به سبک‌های مختلف در گوشه و کنار جهان نواخته می‌شد.

مشخصات

هیپ هاپ یک جنبش فرهنگی است که موسیقی بخشی از آن است. موسیقی خود از دو بخش تشکیل شده‌است، رپ، یعنی ارائه آوازهای سریع، بسیار آهنگین و تغزلی و دی جی، که یا از طریق ترکیبی، turntablism، ساز یا beatboxing ساخته می‌شود. یکی دیگر از جنبه‌های مهم موسیقی هیپ هاپ مدی است که در کنار موسیقی شکل گرفته‌است.

ساختار آهنگین

بیت (نه ضرورتا از طریق رپ) در هیپ هاپ تقریباً همیشه به صورت کسر ۴/۴ است. هیپ هاپ در کانون آهنگین خود می‌چرخد: به جای شمارش «مستقیم» ۴/۴ (موسیقی پاپ؛ هیپ هاپ بر اساس احساس پیش بینی شده تقریباً شبیه تاکید «چرخش» در کوبه جاز است. همانند تاکید تریوله در چرخش، آهنگ هیپ هاپ ظریف بوده، و به ندرت به صورت موجود نوشته شده‌است (مبنای ۴/۴: نوازنده طبل اجرای هیپ هاپ را بر عهده دارد) و اغلب به صورت «تاخیری» یا معوق نواخته می‌شود.

این روش بیشتر در سول، دیسکو و موسیقی فانک، که در آن بیت‌ها و موسیقی آهنگین در طول قطعات تکرار می‌شد ابداع شد. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، جیمز براون به صورت روسای تشریفات امروز صحبت می‌کرد، آواز می‌خواند و فریاد می‌کشید. این روش موسیقی پایگاه کامل را برای روسای تشریفات برای قافیه سرایی فراهم می‌آورد. به همین دلیل موسیقی هیپ هاپ عموماً به رئیس تشریفات می‌پردازد، و اهمیت اشعار و تبحر در ارائه را تشدید می‌کند.

احتمالاً هیپ هاپ سازی مهم‌ترین استثنای این قاعده‌است. در این نوع از هیپ هاپ، دی جی‌ها و سازندگان می‌توانند با ایجاد قطعات سازی تجربیات جدیدی به دست آورند. در حالی که ممکن است آنان آوازهای راک را ترکیب کنند، آنان مقید به چارچوب هیپ هاپ سنتی نیستند.

آلات موسیقی و نحوه ساخت


ساز هیپ هاپ چه از نظر سیستم صوتی و چه از نظر ضبط و چه از نظر آهنگسازان و سازهای مورد استفاده آنان برگرفته از دیسکو، فانک، و R&B است. استفاده دی جی‌های دیسکو و باشگاه از میکس از نیاز به استمرار موسیقی و در نتیجه انتقال آرام در بین قطعات ناشی می‌شد. بنابر مقایسه، هیپ هاپ کول دی جی هرک، جدا کردن و بسط تنها بریک—یک تکنوازی کوبه‌ای میان پرده— از طریق ترکیب دو نسخه از یک قطعه‌است. این امر، به گفته آفریکا بامباتا، «بخش خاص قطعه‌است که همه منتظر آن هستند—آنها آماده‌اند به هیجان بیایند.» (توپ، ۱۹۹۱) جیمز براون، باب جیمز، و پارلمان—در میان بسیاری دیگر— مدت‌ها منبع محبوبی برای بریک بودند. می‌توان قطعات ساز را نیز اغلب به صورت شیپور به این قطعات افزود (همان جا). بنابراین سازهای هیپ هاپ ترکیبی یا مبتنی بر سیستم صوتی شبیه موسیقی فانک، دیسکو، یا سول است. آوازها، گیتار، کیبورد، باس، طبل و کوبه.

گرچه موسیقی هیپ هاپ اولیه صرفاً مرکب از بیت‌های بریک دی جی و دیگر قطعات قطعه وینیل بود، ظهور طبل برقی به آهنگسازان هیپ هاپ اجازه داد تا حدودی پارتیتورهای اولیه را به دست آورند. مجموعه طبل را می‌توان همراه با موسیقی قطعات وینیل یا به تنهایی نواخت. اهمیت توالی طبل‌های کیفی تبدیل به مهم‌ترین کانون توجه آهنگسازان هیپ هاپ شد چرا که این ریتم‌ها ("بیت هاً) بهترین بخش برای رقص بودند. متعاقبا، طبل‌های برقی برای تولید صدای قوی کیک تجهیز شدند. این امر به پیشی جستن تک نوازی طبل بر فانک قدیمی، آلبوم‌های سول و R&B مربوط به اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل تا اواسط دهه ۱۹۷۰ منجر شد. طبل‌های برقی مجموعه محدودی از صداهای از پیش تعیین شده، از جمله های هت، طبل کوچک، تام، و طبل کیک در اختیار داشتند.

آغاز استفاده از ترکیب کننده نحوه ساخت موسیقی هیپ هاپ را تغییر داد. یک ترکیب کننده می‌تواند کلیپ‌های صوتی کوچک را از هر گونه ابزار ورودی، همچون صفحه گردان بازسازی کند. سازندگان می‌توانستند الگوهای طبل شبیه به هم را ترکیب کنند. مهم تر اینکه، آنان می‌توانستند مجموعه‌ای از سازها را با هم ترکیب کنند تا در کنار طبل خود بنوازند. سرانجام موسیقی هیپ هاپ دسته کامل خود را گرد هم آورد.

بسیاری از سازندگان و شنوندگان افتخار می‌کنند که برخی قطعات از سنت‌های هیپ هاپ است و بنابراین منبع خوبی از ترکیب‌ها و وقفه هاست. تا به امروز، تولید کنندگان از تجهیزات مرموزی برای بازسازی صدای خشن مورد استفاده در قطعات قدیمی استفاده می‌کنند. این امر به قطعات اعتبار بخشیده و خاطره پیشینه هیپ هاپ را در ذهن شنوندگان تداعی می‌کند.

تأثیر موسیقایی

جدای از محبوبیت بسیار هیپ هاپ، این ژانر از موسیقی تأثیر چشمگیری بر اکثر انواع موسیقی مردمی داشت. برخی هنرمندان بیت یا رپ هیپ هاپ را با راک اند رول، هوی متال، پانک راک، مرنگو، سالسا، کومبیا، فانک، جاز، خانگی، تاراب، رگا، هایلایف، ام بالاکس و سول درهم آمیختند. خوانندگان پاپ نوجوانان و دسته پسرها همچون بک استریت بویز،*NSYNC، کریستینا آگوئیلرا، جسیکا سیمپسون، و بریتنی اسپیرز در بسیاری از تک خوانی‌های خود از بیت‌های هیپ هاپ استفاده می‌کنند.

از اوایل دهه ۱۹۹۰ ارتباطی نزدیک و خاص بین موسیقی هیپ هاپ و موسیقی حزن انگیز بوده‌است.در واقع امروزه تقریباً در تمامی موسیقی‌های حزن انگیز ثبت شده عناصری از موسیقی هیپ هاپیافت می‌شود.ترکیب این دو به نام nu soul در اواخر دهه ۱۹۸۰ در گروه‌های New Jack Swing دیده شدند.با این وجود تا بیش از ظهور نوازندگانی مانند ]]ماری جی بلیگ و ماریا کری شکل مدرن آن بوجود نیامد.در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰، تأثیرات موسیقی هیپ هاپدر خوانندگانی مانند دی انجل،لارین هیل ، جیل اسکات و آلیسیا کیز مشهودتر شد.

طی دهه ۸۰، گروه‌های مشهوری مانند Run-D.M.C. هم از هیپ هاپ و هم ازهارد راک در ژانرهای جدیدی استفاده کردند که نمونه آن “Walk This Way” است با اجرای Aerosmith که موفقیتی فوق العاده بدست آورد. سایر نوازندگانی مانند آیس تی و گروهشBody Coun از هیب هاب، بانک راک و متال ستفاده کردند، با این حال اینطور گفته می‌شود که اولین گروهی که متال را با تکنیک‌های آوازی رپ آمیخت گروه Anthraxبوده‌است. برداشت جدید «Bring The Noise» توسط (Anthraxو Public Enemy نمونه‌ای خوب ازاولین آهنگ‌های رپ- متال است. Biohazard، Faith No More، Rage Against The Machine از جمله سایر نمونه‌های اولیه این گونه موسیقی‌ها می‌باشند. در اواخر دهه ۱۹۹۰ با ظهور گروه‌های مانند لینکین پارک ، Limp Bizkit وKorn که نیو متال نام گرفتند ، موسیقی رپ- متال محبوب تر شد و در عین حال بیشتر مورد انتفاد طرفداران هر دو ژانر موسیقی قرار گرفت.


در آمریکای لاتین، موسیقی رپ در دهه ۱۹۸۰ به صورت
toasting که قسمتی ازموسیقی جامائیکایی ragga می‌باشد شناخته شد. به عنوان مثال غزلیات رپ از قبل بخشی ازsoca music بودند. رشد موسیقی هیپ هاپ در این ناحیه باعث ظهور آمیزه‌های آشکاری مانند[reggaeton و timba شد. در آفریقا نیز آوازهای رپ گونه مانند tassou) سنگالی ازقبل بخشی از موسیقی‌های محبوب بودند و موسیقی هیپ هاپ به سهولت به سبک‌های مشهوری مانند taarab و mbalax ادغام شد. در کوبا نیز با گروه‌هایی مانند Anonimo Consejo، Doble Filo، Papa Umbertico و گروه فمینیستی و همجنس بازKrudas هیپ هاپ رشدی قابل توجه یافت.

این ژانر همچنین بر سبک‌های مختلف موسیقی الکنترونیکی نیز تأثیر داشت. تأثیرات موسیقی هیپ هاپ در ژانرهایی مانند trip-hop ،jungle، UK garage، grime و سایر ژانر‌ها کاملاً مشهود است.



.: در مورد سبك بلوز بیشتر بدانیم :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اغلب گفته می‌شود که موسیقی Jazz جز تنها شكل هنری است كه در آمریكا بوجود آمده، با این حال موسیقی Blues بلوز درست پابه‌پای آن پیشرفته رفته است. در واقع این دو سبك شباهتهای زیادی با یكدیگر دارند. هر دو بوسیله سیاهپوستان آمریكا و در جنوب ایالات متحده، در نیمه دوم قرن ۱۹ پدید آمده‌اند و سپس در دهه‌های اوایل قرن ۲۰ به مناطق دیگر گسترش یافته‌اند؛ هر دو دارای نت غمگین بلو هستند كه از تغییر شكل یك نت خاص به ربع پرده یا نیم پرده بوجود می‌آید و هر دو از اصل بداهه نوازی بهره می‌گیرند. بلوز و جز هر دو تاثیرات زیادی بر موسیقی پاپ در آمریكا داشته‌اند و در واقع بسیاری از عناصر كلیدی در موسیقی پاپ، سول، ریتم اند بلوز و راك اند رول ریشه در موسیقی بلوز دارند. مطالعه و بررسی دقیق این سبك، سهم زیادی در فهم بیشتر دیگر سبكها خواهد داشت. گرچه هیچگاه بلوز در لیست پرفروشترینها قرار نگرفت، اما با این حال همیشه بطور جدی نه تنها در كنسرتها و فستیوالها در سراسر ایالات متحده، بلكه در همه جای زندگی روزمره حضور آن احساس می‌شود.

سبك بلوز دقیقا چیست؟

به گفته آهنگساز و خواننده مشهور، ویلی دیكسون، در حقیقت بلوز واقعیت‌های زندگی است. نگاهی به گذشته و به زادگاه سبك بلوز منظور دیكسون را روشن‌تر می‌سازد.

تاریخچه بلوز:

این سبك هنری‌، ریشه در سختی‌ها و مشكلات سیاهان آمریكا دارد. بین سالهای ۱۶۱۹ و ۱۸۰۸ هزاران نفر از مردم غرب آفریقا كه بیشترشان از قبایل: ارادا، داهومی و فالانی بودند، به زور اسلحه دستگیر، و با بی‌رحمی تمام بعنوان برده به آمریكا آورده شدند. آنها در حراجی‌ها در معرض فروش قرار گرفتند و سپس روانه مزارع و كشتزارها شدند و به كار طاقت فرسا از طلوع تا غروب آفتاب وادار شدند؛ در حالیكه به انسانیتشان هیچگاه اهمیتی داده نمی‌شد. این كارگران هنگام كار ناراحتی‌های خود را با سردادن ملودیهای قدیمی موطن خود ابراز می‌كردند. سنت اینان آوازخوانی گروهی بود و بسیاری از این سرودها از یك الگوی پرسش و پاسخ پیروی می‌كرد كه در آن رهبر گروه چیزی را می‌خواند و سپس بقیه با تكرار یا پاسخ به او همراهی‌اش می‌كردند. این نوع آوازها فریادهای سر مزرعه نامیده می‌شدند. پس از انتشار منشور آزادی در سال ۱۸۶۳ و رهایی بردگان و طی دهه‌های بعد، سیاهپوستان جنوب، سنت آوازخوانی خود را ادامه دادند در حالیكه بعنوان رعیت همچنان با حقوق ناچیز كار می‌كردند. آنها در مراسم كلیسا و نیز در سفرهائی كه گروههای رقص و آواز اروپائی در آنجا حضور داشتند، كم كم با موسیقی اروپائی آشنا شدند. رفته رفته این سیاهان در برنامه‌های شو با رقص یا اجرای موسیقی و برنامه‌های كمدی شركت داده شدند. تنوع ملودیهای قدیمی آفریقایی و تركیب آن با سبكهای مختلف موسیقی اروپائی، سبك جدیدی را بوجود آورد كه ما امروزه آنرا با نام بلوز می‌شناسیم. طی دهه نخست قرن بیستم گیتار بعنوان ساز اصلی جانشین بانجو شد كه ریشه در آفریقا داشت و الگوی پرسش و پاسخ ترانه خوانی در مزارع آن زمان تبدیل شد به پرسش از سوی خواننده و پاسخ توسط گیتاریست.



.: سبك راك ایرانی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

        

موسیقی ایران در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه وضعیت بسیار مطلوبی داشت. موسیقی سنتی در میان مردم محبوب بود و موسیقی پاپ نیز با سرعت زیادی رو به گسترش و پیشرفت بود و به رقابت با سبک‌های غربی و آمریکایی میپرداخت. خوانندگان پاپ ایران در خارج از مرزها نیز شناخته شده بودند و اعتبار زیادی داشتند و حضور خوانندگان ایران در فستیوال‌های خارجی، اعتبار و منزلت زیادی به موسیقی و هنر ایران بخشیده بود. همچنین به دلیل برپایی كنسرت خوانندگان غربی در ایران؛ تبادل موسیقی و فرهنگ و هنر نیز میان ایران و سایر كشورها شدت یافته بود.

 

ظهور كوروش یغمایی و تولد راک ایرانی

 

كوروش یغمایی در سالهای اوج خود؛ وی از پیشگامان راک ایرانی است و لقب وی «پدر راک ایران» میباشد.

با ظهور كوروش یغمایی، سبک جدیدی از موسیقی وارد ایران شد.[نیازمند منبع] این موسیقی «راک (راک اند رول)» نام داشت كه بعدها با نام «راک ایرانی» شناخته شد. كوروش موسیقی راک را به عنوان سبک اصلی خود انتخاب كرده بود و همراه و همزمان با پیشگامان این نوع موسیقی در جهان مانند الویس پریسلی، بیتلز، رولینگ استونز، باب دیلن و پینک فلوید، راک را وارد فرهنگ و موسیقی ایران كرد. كوروش یغمایی با خواندن تک آهنگ «گل یخ» در سبک «راک اند رول»، به یكباره در ایران محبوب و معروف شد. این آهنگ پرفروش ترین صفحه سال ۱۳۵۲ شد و به اصلی ترین گزینه پخش از رادیو و تلویزیون ایران تبدیل گردید. كوروش یغمایی سه سال بعد با خواندن دو تک ترانه دیگر با نامهای «سراب» و «در انتهاً، انقلابی در موسیقی راک ایران ایجاد كرد. این دو آهنگ كه تلفیقی از ریتم شرقی و ایرانی با سبک كلاسیک راک و راک اند رول بودند، بسیار محبوب و همه گیر شدند و به جاودانه ترین تک آهنگ‌های كوروش تبدیل گشتند. آثار كوروش بر اساس دارا بودن استانداردهای جهانی و زیبایی منحصر به فردشان، در خارج از ایران نیز محبوب شدند و توسط خوانندگان كشورهای دیگر بازخوانی گشتند. آهنگ »گل یخ" در چندین كشور و با اجراهایی متفاوت بازخوانی شده‌است.

كوروش یغمایی تا پیش از انقلاب بسیار فعال بود و موسیقی راک ایرانی را به اوج محبوبیت و پیشرفت رساند. چهره زیبا، صدای دلنشین و سبک متفاوت آهنگ هایش، او را به خواننده‌ای افسانه‌ای تبدیل كرده بود و مردم ایران به وی لقب‌های «پدر راک ایران» و «سلطان راک اند رول ایران» را داده بودند.[نیازمند منبع] پخش صدای وی پس از انقلاب ممنوع شد و همین اتفاق زمینه ساز ركود موسیقی راک ایرانی شد؛ موسیقی كه آینده بسیار درخشانی در انتظار آن بود.

 

فرهاد پایه گذار سبکی ماندگار

 

فرهاد مهراد؛ خواننده برجسته و محبوب ایرانی

همزمان با کوروش یغمایی، فرهاد مهراد نیز با تلفیق سبک‌های راک و بلوز با موسیقی آن زمان ایران؛ این سبک از موسیقی را بیش از پیش در میان مردم ایران محبوب کرد. فرهاد خود یک خواننده صاحب سبک بود و با خواندن و اجرای ترانه‌های خوانندگان خارجی مانند ری چارلز، تام جونز و الویس پریسلی، راک را بیش از پیش در ایران گسترش داد. حضور فرهاد در کلاب کوچینی و اجرای کارهای راک آن زمان، وی را در میان جوانان ایران به خواننده‌ای محبوب و مردمی تبدیل کرده بود. سبک آهنگ‌های فرهاد بیشتر بلوز و کلاسیک راک بود و بعضآ تلفیقی از موسیقی سنتی ایران با راک انگلیسی؛ سبكی منحصر به فرد كه همه فرهاد را با این سبک میشناسند.

دوران اوج موفقیت فرهاد از زمان همکاری با اسفندیار منفردزاده آغاز شد. فرهاد در همکاری که با وی داشت، آهنگ‌های ماندگار و ارزشمندی را اجرا کرد. در همین سالها بود که فرهاد با ارائه آلبومی به نام «گنجشگک اشی مشی-موسیقی فیلم طوقی»، به یک خواننده افسانه‌ای و ماندگار تبدیل شد. تک آهنگهای «گنجشگک اشی مشی»، «شبانه» و «جمعه» و آهنگ معروف و ماندگار «مرد تنها (رضا موتوری)» با دو اجرای متفاوت، یکی سبک فولکلور ایرانی و دیگری کلاسیک راک؛ و همچنین دو آهنگ به نامهای «California Dreamin» و «You've Got a Friend» که فرهاد به زبان انگلیسی اجرا کرده بود؛ محبوبیت راک را در میان مردم ایران بیش از پیش جلوه داد. صدای فرهاد بسیار گیرا و جذاب بود و هیچ خواننده دیگری نمیتوانست تاثیری که «مرد تنها (رضا موتوری)» با صدای فرهاد روی جامعه آن زمان ایران گذاشت را تکرار کند. اندی این آهنگ را در سال ۲۰۰۷ و با همكاری گروه راک «Heaven & Earth»، به سبک آلترناتیو راک بازخوانی كرده‌است.



.: تفاوت گیتار فلامنکو و کلاسیک :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

این كه نمیتوان موسیقی فلامنكو را با یك گیتار كلاسیك و یا موسیقی كلاسیك را با گیتار فلامنكو نواخت ، تصوری متداول ولی نادرست است . چرا كه هر دو مئل گیتار دارای سیمهای برابر و جنس یكسان (نایلونی و فلزی) بوده و هر دو به شیوه كاملا مشابه كوك(Tuning) می شوند


بنابراین ، مسئله عدم امكان نواختن یك سبك موسیقی با گیتار سبك دیگری نیست . بلكه بهتراست هر موسیقی را با ساز مناسب و مانوس با خودش نواخته شود ( مخصوصا موسیقی فلامنكو كه با آن همه تكنیك ها و احساسات زیبا و خاص خودش ، فقط با اجرا شدن بر روی گیتار فلامنكو آن  صدا ، طنین و  لحن مخصوص  و اندوهگین خود را ایجاد می كند )

به بیان دیگر باید به دنبال سازی باشید كه مناسب با سبك موسیقی مورد نظر بوده و مخصوص به آن كار ساخته شده باشد

آشكارترین تفاوت مابین این دو گیتار در رنگ پشت (Back) و پهلوهای (sides) آنها است

یك گیتار كلاسیك به دلیل جنس چوبش كه معمولا زروود (Rosewood) و یا ماهوگانی ( چوب درخت ماهون آمریكائی-mahogany) است ، دارای رنگ قهوه ای تیره ای در پشت و كناره ها می باشد و نوع مرغوب این گیتار ، از چوب رزوود برزیلی (Brazilian rosewood) ساخته می شود


اما در گیتار فلامنكو این قسمتها كم رنگ تر بوده و رنگ آنها در محدوده زرد كم رنگ ( زرد كهربائی) تا نارنجی متمایل به قهوه ای ( كه اخیرا مورد استفاده واقع می شود ) قرار می گیرد . نوع چوبی كه در ساخت گیتار فلامنكو به كار می رود، چوب درخت سرو اسپانیائی (Spanish cyprees) است كه دارای كیفیت و دوام فوق العاده بالا و ثابت بوده و رنگ آن به سفیدی می گراید

جنس چوب صفحه روئین (قسمتی كه دهانه صدا بر روی آن قرار دارد) معمولا در هر دو نوع گیتار ،‌ یكسان و از جنس صنوبر (كه سالها خوابیده و كاملا خشك شده) از كشور آلمان یا كانادا است

اما معیار اصلی كه باعث تمایز این دو نوع گیتار می شود ، خصوصیت طنین یا رنگ صدا آنها است . یك گیتار فلامنكو دارای صدای زیر و در عین حال زبر ، خشن ، فلزی (metallic) و رخنه كننده است .

از طرف دیگر گیتار كلاسیك دارای صدای نرم ، لطیف ، دلپذیر و نسبتا بم می باشد

این تفاوتها ناشی از آن است كه گیتار كلاسیك از جنس چوب متراكم تر و چگال تری ساخته می شود و همچنین ساختار داخلی (bracing) آن تفاوتهای با ساختار داخلی فلامنكو داشته و جعبه صدای آن نیز دارای ارتفاع بیشتری نسبت به گیتار فلامنكو می باشد

با توجه به همین دلایل و خصوصیات ، گیتار كلاسیك سنگین تر از گیتار فلامنكو می باشد نكته قابل توجه دیگر این كه اكشن (action: فاصله بین سیم ها و صفحه انگشت گذاری) یك گیتار كلاسیك معمولا از اكشن گیتار فلامنكو بالاتر است

در گذشته تمامی گیتار ها چه كلاسیك و چه فلامنكو ، برای كوك كردن دارای گوشی های چوبی(peg: مانند گوشی هایی كه در ساز ویلن استفاده می شوند ) بودند . اما امروزه با اختراع گوشی های مكانیكی استفاده شده و در ساخت گیتار فلامنكو نیز استفاده از آنها متداول و رایج شده است

از طرفی دیگر ، نوازندگان فلامنكو كه به جنبه سنتی این موسیقی ارج نهاده و به آن تعصب دارند ، هنوز بر روی گیتار های فلامنكو با گوشی های چوبی اصرار ورزیده و با هرگونه بدعت و نوآوری و یا به عبارت دیگر تهاجم به قلمرو دست نخورده موسیقی فلامنكو سنتی شدیدا مقابله می كنند.

نظر خودتون رو در مورد این مطلب بنویسید.



.: شاگرد خوب معلم خوب :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

امروز در گیتاریست میخواهم درباره رابطه استاد و شاگرد و وظایف هر یک در اوضاع جالب موسیقی کشور صحبت کنم.

اول هنر جو: بعد از کلی تحقیق و بررسی بحث و جدل با اطرافیان قصد یادگیری گیتار را میکند. این که چقدر از اطرافیان سرزنش میشنود که گیتار فلان است و بهمان است بماند مشکل تازه از انجا شروع میشود که برای یادگیری به دنبال یک استاد میگردد.حالا استاد خوب از کجا پیدا کند؟

نیازمندی های روزنامه را ورق می زند.یادگیری گیتار در 45 دقیقه!!!با ما روزی 160 تا اهنگ بزنید!!!بعد از دو ماه کار کردن با ما در ارکست سمفونیک تهران به عنوان نوازنده سولو مشغول کار شوید!!!اوین البوم حرفه ای شما پس از 1 ماه اموزش!!!

این اگهی های جذاب و فریبنده است برا هنر جوی از همه جا بی خبر که میخواهد سریعا پیشرفت کند ولی این ها دروغی بیش نیست. بعضی ها از نام اساتید بزرگ برای تبلیغ استفاده مبکنند ولی وقتی شاگرد برای اموزش مراجعه میکند با کسی روبرو میشود که خود چند ماه است که شروع به یادگیری گیتار کرده!!ایا کسی که خود چند ماه است شروع به یادگیری گیتار کرده میتواند استادی خوب نیز باشد؟!!

یادگیری تضمینی هم دروغی دیگر است. موسیقی یک نوع هنر است و هنر یک نوع علم.علم هیچ وقت پایان پذیر نیست.ایا شما میتوانید بگویید من علم پزشکی را طی دو ماه یاد میگرم و پس از دو ماه علم پزشکی تمام میشود ودیگر چیزی نیست که من بخواهم یاد بگیرم! این مسئله همانطور که برای پزشکی مضحک است برای موسیقی و یادگیری گیتار نیز خنده دار است.در ضمن گیتار فقط نوازندگی چند اکورد ساده سر دسته خلاصه نمی شود.اکورد زنی مانند یک قطره از اقیانوس گیتار است پس خود را فریب ندهید!

انهایی که از خندق ذکر شده در بالا به سلامت عبور میکنند(البه بسیاری از ان ها چند بار در تله بالا می افتند) میروند سراغ اساتید تاپ و پر اسم و رسمی که لب همه به تقدیر و بزرگداشت از ان ها باز است!!!تازه بعضی از ان ها فقط برای پز دادن اسم اساتیدشان به دوستان و اطرافیانشان به سراغ ان اساتید میروند نه برای یادگیری!!!این اساتید پر اوازه با گرفتن هزینه مادی و روحی سنگین از شاگردان، ان ها را برده خود میکنند.وقتی شما پیش اینگونه اساتید میروید رو حرفشان نباید حرف بزنید زیرا ان ها 600 سال از شما بیشتر تجربه دارند!!!سوال نباید بکنید زیرا ممکن است جواب ان را ندانند و خدایی نکرده به شهرتشان لطمه بخورد!!!نواوری ممنوع هرچه که ان ها میگویند کتاب خداست و هرچی که شما بگویید کفر مطلق است!!!هرچی که ان ها میگویند درست است و بقیه حتی اساتید مطرح در سطح جهان اشتباه محض است!!!خارج از متد اموزشیشان (اگر اصلا متد اموزشی داشته باشند) از منابع دیگر در دسترس به هیچ وجه استفاده نکنید چون نوازندگی شمارا تضعیف میکند!!!و در توجیه میگویند این کتاب ها را چند تا تازه به دوران رسیده نوشتند،کارولی هم شد کتاب!!! نمیگویند اگر تو از چیز دیگری کار کنی ممکن است در ان سوالی برایت پیش بی اید بعد ان موقع این اساتید دانا که همه چیز را میدانند چگونه پاسخ سوالات شما را بدهند؟ 

تازه موارد بالا اگر خوش شانس باشید و خود این اساتید بزرگ رو سر شما باشند به سر شما میاید و الا بیشتر ان ها به غول خود دنبال کارهای تحقیقاتی و اموزشی و کنسرت هایشان هستند و وقته سر و کله زدن با چند جوجه هنر جو راندارند حالا این که در کجا به فکر کارهای تحقیقاتی و علمی خود هستند،بماند!!!و در اینجا است که شاگرد ارشدشان را برای اموزش شما میفرستند.شاگرد ارشد از لحاظ روابط فامیلی و بحث های مادی بین استاد و شاگرد،نه از نظر علم و مهارت در نوازندگی!!!بعضی از ان ها هم دو هفته در میان سر کلاس حاضز میشوند و میگویند مشغله کاری بود برای فلان نوازنده استدیو بودم حالا تو که تمرین کردی!!(این حرف را چند سال پیش یکی از همین استاد نما ها به من زد)

نکته دیگر انکه نوازندگان توانا همواره معلمان خوبی نیز نیستند.معلمان خوب نیز الزاما نوازندگان خوبی نیستند(مثال بارز ان خوان مارتین.این را اندسته از عزیزانی که در کنسرت چند سال پیش ایشان در ایران حضور داشتند حتما تایید میکنند) هیچکس نمی تواند نقش نظم را در فراگیری موسیقی کتمان کند.بنده خود به شدت بر سر حضور به موقع هنر جو ومدت زمانی که باید سر کلاس حضور داشته باشد حساسم و این را از استاد بزرگ گیتار اقای رادو اسمیل یادگار دارم که پله اول یادگیری نظم و انظباط همیشگی است.(در مبحث تمرین به نقش نظم در یاذگیری بیشتر خواهیم برد).

آن دسته از اساتید گیتار نیز که توانایی تدریس راداشته اند به پنج قسمت تبدیل شده اند:

1.دسته اول به علت حفظ نشدن حریم کاریشان توسط دیگران وهمچنین بها ندادن و ارزش نگذاشتن به کارشان منزوی شده و یا در گوشه خانه خود یکی دوتا شاگرد خانگی دارند.

2.دسته دوم که عده ان ها نیز کم نسیت از شرایط اسف بار اموزش اینجا خسته و به خارج از مرز ها رفته و عطای اموزش در ایران را به لقایش بخشیده اند.

3.دسته سوم به امر نوازندگی مشغول هستند و به کل قید اموزش را زده اند و به فکر سن فلان و سن فلان جا هستند و با یک دو دوتا چهار تای ساده فهمیده اند هم از لحاض مادی و هم از لحاض معنوی نوازندگی خیلی بهتر از اموزش است !!!

4.عده کمی از انان نیز دل به مال دنیا خوش کرده اند و اصلا دور گیتار را خط کشیده و به کاری دیگر مشغول هستند.

5. و اما دسته پنجم:ایندسته هنوز به کار خود یعنی اموزش مشغول هستند اما در چه شرایطی!!!

امید ان روز را داریم که حداقل در زمینه اموزش و یادگیری گیتار مشکلاتی به این شکل نداشته باشیم.



.: فلامینكو چیست ؟ :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

ا توجه به اهمیت سبك فلامینكو در جهان و ایران لازم دونستم جمع بندی از كلیه تعاریفی كه تا به حال در مورد این سبك زیبای موسیقی شده است را در سایت گیتاریست گرد هم آورم .

من خودم فكر می كنم كه سبك فلامینكو از موقعی آغاز شد كه ایرانیان زمان یزدگرد سوم كه برای گسترش اسلام به اسپانیا حمله كردند مقادیر زیادی از انها را مورد تجاوز و غارت قرار دادند این رقص و سبك كه به همراه پا كوبیدن های محكم روی زمین و تلنگر های راسگادو روی ساز است نشانه اعتراض را میدهد به زورگویی به پرونده سازی به قانون گریزی ....  مزاح كردم این قسمتشو از اقای احمدی نژاد یاد گرفتیم دیگه !

موسیقی فلامنكو هنری است سرشار از احساسات از قبیل رنج ها،‌ شادی ها وحالات روحانی  كه ریشه در قلب مردم دارد و هنوز سنت و اصالتش را حفظ كرده. 

فلامنكو رقص و آواز ستنی می باشد كه با گیتار همراهی می شود و از ناحیه اندلس درجنوب اسپانیا ظهور كرد .

برای شناخت و درک عمیق هر سبکی از موسیقی شنونده در مرحله اول می بایستی با مشخصات و عناصر آن سبک آشنا باشد تا بتواند موسیقی مورد نظر خود را از انواع موسیقی متمایز سازد . ما هم در شروع مطالب خود به بررسی مختصری در رابطه با سیک فلامنکو ، عناصر این سبک و... میپردازیم
 

 
فلامینکو


اصل و ریشه این سبک از هند به جنوب اسپانیا بر می گردد بر خلاف بعضی از نظریات اشتباه در نزد مردم عامی در جهان فلامنکو به هیچ عنوان موسیقی افسانه ای نمی باشد بلکه فلامنکو امروز هنری زنده می باشد که از صدها بخش کلی و متفاوت تشکیل شده که هر کدام حال و هوا وملودی خاص خودشان را دارند با وجود اینکه اغلب آمریکایی ها در اروپای شمالی فلامنکو را عمدتا به عنوان نوعی رقص در نظر می گیردند اما باید گفت که فلامنکو از سه عنصر اصلی تشکیل شده که هر کدام مکمل دیگری هستند


عناصر فلامنکو


آواز ( Cante ) رقص ( Baile ) گیتار ( Toque )
در آغاز پیدایش فلامنکو به صورت شفاهی وجود داشت که از گذشته به صورت نسل به نسل منتقل می شد و از هنرمندی به هنرمند دیگری می رسید تاریخ پیدایش فلامنکو به قرن 16 میلادی باز میگردد هنرمندان فلامنکو از قوم ها و فرهنگهای مختلفی بودند که قرنها در اسپانیا زندگی می کردند این قبایل شامل کولی ها ، عرب ، یهود و هنرمندان ساکن در اندلوسیا بودند. فلامنکو طی چند قرن در بین کولی های اندلوسیا شکل گرفت و اکثرا از آن برای بیان ، درد ، فقر و رنج زندگی استفاده می شد . آوازهای فلامنکو حقیقت های زندگی ، دردهای و رنجهای عمومی دنیا را در ذهن مخاطب منعکس می کند . فلامنکو با گذر زمان توانست برای ابراز شادی ها نیز بکار رود و اختراع گیتار نیز در پیشبرد این صنعت همانند پیدایش رقص در اواخر قرن 18 کمک کرد . با وجود اینکه هویت اصلی این هنر ناشناخته است ، آنچه که واضح و مبرهن است این نکته می باشد که این هنر در ساختار اولیه خود تنها به صورت آواز وجود داشته است . با دقت در رقص فلامنکو میتوان به این نکته پی برد که هر کدام از حرکت های دست و پا در این رقص به نوعی واکنش نشان دادن به جمله یا سخنی می باشد که این جملات به احتمال بسیار زیاد همان اشعار فلامنکو می باشند ، حرکات دست ، پا و بازو در رقص فلامنکو نشان بارز یک رقص هنری می باشد که هر کدام آنها بیان گر داستان و افسانه ای می باشند

تاریخ شکل گیری فلامنکو

لغت فلامنکو در زبان مردم اسپانیا به معنای طناب حلقه ای می باشد و احتمال می رود که ریشه آن در قبایل یهود
باشد برخی یهودیان که اسپانیا را ترک گفتند و به فلاندرز مهاجرت کردند ، به آنها این اجازه داده شد که آهنگهای مذهبی خود را در آنجا در میان مردم بخوانند. این آهنگ ها به دستور پادشاهان فلامنکو نام گرفت و بعدها به هر کلمه یا موضوعی که مرتبط با آزادی خواهی بود لغت فلامنکو تعلق گرفت در حال حاضر مکتبهای ادبی مختلفی در این زمینه وجود دارند که مدعی این هستند که عربستان تنها کشوری است که فلامنکو در آن ریشه دارد . بر اساس گفته محققان هنرمندان اولیه فلامنکو در سال 1853 که توسط آنتونیو آلوارزcoheccion de cantes flamencos وارد مادرید شدند و در سال 1880 اولین نوشته شد منتشر گردید . درسال 1842 بود که اولین کافه رقصنده ها در سویلا افتتاح شد . در این دوره رقص فلامنکو توانست به نقطه اوج خود برسد و سال ها مورد توجه عموم باشد . نیمه دوم قرن 19 یکی از بزرگترین دوره های اجرای فلامنکو بود . نقش گیتار در این دوره گسترده تر و محبوب تر شد. جنگهای داخلی اسپانیا و اروپا در سال 1940 یک دهه و دوره نا مطلوب برای موسیقی فلامنکو به حساب می آیددر طی سال های1980تا 1990 فلامنکو گرایشی به سمت سبکی بین سنتی ، جز و راک داشت .

گیتار فلامنکو دارای یک صدای شاخص می باشد ، گفته ها و سرنخ های موجود بیانگر این نکته است که اولین سازنده گیتار فلامنکو آنتونیو د تورس بوده است و این گیتار را در سال 1850 ساخته است. خصییه اصلی و مهم گیتار فلامنکو استفاده از چوبهای درخت سرو اسپانیایی برای پشت و کناره های ساز می باشد

 

فلامنکو در قرن 21

همیشه در گذر زمان تغیرات و تعریفاتی وجود داشتند که آثار هنرمندان هر قرن بر آنها وارد می شد و موسیقی فلامنکو هم مثال کاملی از این نوع تغیرات است و تا به امروز نیز در حال تغیر و تحول بوده است نسل های جدید فلامنکو سبک های جز ( jazz ) و دیگر سبکهای آفریقایی و برزیلی را با فلامنکو مدرن ترکیب کرده اند . فلامنکو یکی از غنی ترین و فوق العاده ترین فرم های موسیقی در جهان است و بر طبق گفته منتقدین فلامنکو اصیل و خالص هیچگاه در صنعت موسیقی و هنر کمرنگ نمیشود



 

در واقع هنر فلامنكو از سه عناصر: آواز، رقص و گیتار تشكیل می شود.

ویژگی اصلی فلامنكو ، استفادة عمده از صدا به روشی كاملاً حسی و درونی است . اشعار سوزناك   و نواهای عمیق فلامنكو بوضوح درد مردم كولی را فریاد می كند بطوری كه وقتی شخصی ، حتی برای اولین بار، با درك صحیح و عمیق مفاهیم فلامنكو به یك آواز اصیل گوش فرا دهد ، احساساتش به غلیان می آید و پیام این هنر به قلبش می رسد . این كیفیت راز آلود و مسحور كننده كه باعث پدید آمدن چنان حس زیبا و عمیقی می شود را دوئنده ( Duende )می گویند .دلیل اینكه به فلامنكو نام هنر عمیق یا آرته حوندو   ArteJondoرا داده اند ، این است كه بیانش تا عمق جان آدمی نفوذ می كند برخی آن را هنر كولیها (Arte Gitano)  یا آرته جیناتو نیز می نامند .                                                                    

كلیها می گویند فلامنكو در خون كلی هاست



.: تحلیل موزیك و ویدیو عادت - شادمهر عقیلی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

هر چند كه اوضاع مناسبی جهت تحلیل موسیقی  و آهنگ های جدید ندارم ولی امروز می خواهم به موزیك عادت كار جدید شادمهر عقیلی بپردازم نظرات شما دوستان برای تكمیل این تحلیل بسیار ستودنیست.

قبل از هر چیز لازم میدونم مقدمه ای رو راجع به چگونگی ساخت ویدیوی عادت بنویسم تا شاید کمکی باشه برای قضاوت بهتر راجع به این اثر . عادت اثریست که از همکاری دیگری میان دو تن ار بهترین هنرمندان هموطنمون حاصل شده که هر دو در تخصص خودشان(اگر نگیم بهترین) از بهترینهای مارکت ایرانی هستن . این ویدیو نقطه ی تلاقی دو هنر موزیک و تصویر است که بار دیگر نزدیکی نوع نگاه و درک متقابل شادمهر عقیلی و الک کارتیو را به اثبات میرساند. ذکر این نکته ضروریست که به گفته ی الک ویدیوی عادت در مقایسه با ویدیوی تقدیر با هزینه ی بسیار کمتر و در مدت زمان محدودتری به خاطر نزدیک بودن کنسرت شادمهر ساخته شده و دلیل عمده ی ساخت این ویدیو تبلیغی مناسب برای کنسرت 20 jun شادمهر در کلای نوکیا هستش و دقیقا به همین دلیل وقتی این ویدیو از شبکه های ماهواره ای پخش میشه زیرنویسی برای تبلیغ کنسرت با همان فونت قرمز رنگ تیتراژ اول و آخر ویدیو دیده میشه که حتی این زیرنویس رو خود الک برای نسخه ای که برای شبکه ها فرستاده گذاشته و در اکثر پخشها به تناوب در حین پخش این زیرنویس ظاهر میشه . همچنین به دلیل همان هدف تبلیغ برای کنسرت در این ویدیو تاکید بسیار زیادی روی نوازندگی شادمهر با پیانو شده که فکر میکنم این اتفاق خجسته حتما در کنسرت اتفاق خواهد افتاد. پس دوستانی که ویدویهای تقدیر و عادت رو با هم مقایسه میکنند هزینه و زمان و هدف از ساخت ویدیو این دو ویدیو رو در نظر بگیرند .

هر چند هیچ اثر هنری ( به خصوص در مارکت ایرانی ) ایده آل و بدون نقص نیست . با همه ی این تفاسیر ویدیوی عادت همچون همکاریهای گذشته ی شادمهر و الک نسبت به اکثریت موزیک ویدیوهای ایرانی چندین گام جلوتر و با ارزش تر است .

در 46 ثانیه ی اول ویدیوی عادت که با تکنوازی (کلارنیت ) رو به رو هستیم بر خلاف ریتم بسیار آرام آهنگ شاهد کاتهای بسیار سریع و تند در تدوین تصاویر هستیم که این مسئله بار اول دیدن ویدیو تعجب و سوال رو برای هر بیننده ای به وجود میاره / اما با دیدن چند باره ی این 46 ثانیه به هماهنگی میان تغییر نتهای کلارنیت و کاتها(برشها) در تدوین میشویم که واقعا تجربه ی تقریبا جدیدی در ویدیوهای ایرانی بوده که با توجه به ریتم کلی آرام آهنگ تصاویر هماهنگ با تغییر نت های ساز کنار هم چیده شده اند و این کار چندان ساده ای نیست و کارگردان سعی کرده تا این ادیت ها تا حدود بسیار زیادی با با موسیقی هماهنگ باشه و در این کار هم موق بوده. کلا این ویدیو تدوین بسیار خوبی در هماهنگی با موزیک داره که بخشهایی رو به صورت عینی در ادامه مثال خواهم زد . پس از این 46 ثانیه که شادمهر شروع به خوندن میکنه سرعت کاتها در تدوین کار پایین میاد تا تمرکز بیشتری روی شادمهر و نوازندگیش و بار احساسی خوندنش بشه . نکته ی جالب در این بخش بازی فوق العاده ی شادمهر در هنگام پیانو زدن هست که میمیک غمگین و با احساس صورتش در هنگام خوندن شعر کاملا حس همزاد پنداری بیننده رو با مفهوم شعر و ناراحتی شادمهر بر می انگیزه . به گونه ای که بیینده احساس میکنه واقعا شادمهر کسی رو از دست داده !

یکی از زیباترین نکات این ویدیو استفاده کردن کارگردان از نمادی استعاری برای نشان دادن معشوق از دست رفته ی شادمهر هست .

در دقیقه ی 1.28 هنگامی که شادمهر میخونه: ... واسه بودن کنارت ... تصویر بادباکی رو در حال پرواز میبینیم که دقیقا این تصویر هماهنگ شده با کلمه << کنارت >> گویی که شادمهر بادبادک رو مورد خطاب قرار میده . در واقع بادبادک نمادی استعاری از روح همسر از دست رفته ی شادمهر هست که در ادامه ی ویدیو هم روی این مسئله تاکید شده است . به عنوان مثال در دقیقه ی 2.18 هنگامی که شادمهر میخونه : ... نوازش دستهای تو ... همزمان با کلمه ی<< تو >> ما همسر شادمهر رو میبینیم که عینک رو از چشمش در میاره و لباسش رو برای رفتن به داخل آب در میاره ( این زمان زنده بودن همسر شادمهر رو نشون میده ) و جالبه که هنگامی که شادمهر همین قسمت از بیت رو دوباره در دقیقه ی 2.41 تکرار میکنه باز هم با شنیدن ... نوازش دستهای تو ... همزمان با شنیدن کلمه ی <<تو>> اینبار بادبادک رو میبینیم در آسمان ( که این زمان نبودن همیشگی همسر شادمهر رو نشون میده ) پس به وضوح میشه فهمید که بادبادک نمادی استعاری از روح همسر شادمهر هست و این نکته با ظرافت هر چه تماتر در ویدیو القا شده است .

در ادامه در دقیقه ی 2.43 با شنیدن کلمه ی ... عادته ... و همچنین سکوت و افت لحظه ای موزیک/ به صورتی بسیار زیبا و هماهنگ با ریتم آهنگ در اون لحظه موج دریا رو مبینیم که به زیر پیانو برخورد میکند . و این یکی دیگه از هماهنگی بسیار عالی تدوین ویدیو با ریتم آهنگ هست که کمک بسیار زیادی به بار احساسی ویدیو کرده .

در دقیقه ی 3.01 تا 3.06 سرنگونی بادبادک و مرگ قطعی همسر شادمهر رو میبینیم که با کشیده شدن پارچه ی سفید رنگ به روی صورت همسر شادمهر و همزمانیش با سقوط بادبادک باز هم بر ارتباط استعاری میان این دو تاکید شده . در همون فاصله ی زمانی یک شمعدونی رو میبینیم که همزمان با سقوط بادبادک به زمین می افتد . اون شمعدونی در واقع مطابق با فرهنگ خود ما نمادی از خوسبختی زوجهای جوان در زندگیشون هست که با این اتفاق نشان از پایان یافتن خوشبختی میده .

در دقیقه ی 3.09 تا 3.12 صحنه ای غیر متعارف از صورت شادمهر داریم با تاکید ویژه بر چشمانش که به صورت تصویر تند پلک زدنهای متوالی شادمهر رو میبینیم . این صحنه با سلیقه و نوع نگاه کارگردان طراحی شده برای القای مفهوم تلنگر احساسی . برای همه ی ما پیش اومده که گاهی آنقدر سرگرم کاری میشیم که همه چیز اطرافمون رو فراموش میکنیم و ناگهان اگر کسی خلوتمون رو به هم نزنه با تلنگری احساسی به خودمون میایم و یاد اطرافمون و یا افراد کنارمون می افتیم . این حالت رو کارگردان با نشون دادن این صحنه القا کرده و چون این تلنگر احساسی حسی کاملا درونیست تصویر استانداردی برای نشون دادنش وجود نداره و بستگی به نوع احساس و نگاه و ایده ی کارگردان داره. پس از این صحنه میبینیم که شادمهر به خودش میاد و از غفلتی که سرگرمی با بچه ی شیرینش باعث شده بود بیرون میاد و سراغ از همسرش میگیره و اون رو پیدا نمیکنه . به نظر من غیر طبیعی نیست که شادمهر متوجه غرق شدن همسرش نشد چون دریا به همین شکل یک نفر رو بدون اینکه متوجه بشه به درون خودش میکشه و از ساحل دور میکنه .

در دقیقه ی 3.23 تا 3.29 شادمهر رو کنار تختی که جنازه ی همسرش روی اون قرار داره میبینیم . خیلی از دوستان اعتقاد دارن که بازی شادمهر به شکل خیلی مصنوعی هست . نمیتونم این نظر رو کاملا قبول نداشته باشم اما به نظرم اون ناراحتی بسیار زیادی که دوستان از بازی شادمهر کنار تخت انتظار داشتن مربوط به این زمان کم گذشته از مرگ همسرش نمیشه . چون اینگونه مرگها برای اطرافیان همراه با شوک هست . فکر میکنم هدف از این نوع بازی شادمهر در کنار تخت القا کردن در شوک بودن شادمهر هست و باور نداشتن این اتفاق/ وگرنه شادمهر در ارئه ی نقش طبیعی و بازی خوب در ویدیوی تقدیر فوق العاده کار کرده بود .

در دقیقه ی 3.41 تا 4.02 نماهایی از شادمهر با دختر کوچک و شیرینش میبینیم که در واقع تنها یادگار از همسرش است . لحظه ای لبخند از سوی شادمهر به خاطر شیرینی حرکات فرزندش دلیلی بر ناراحت نبودن شادمهر از مرگ همسرش نیست همانگونه که قبل از بغل کردن بچه شادمهر با اندوه به بچه ی درون کالاسکه خیره شده . و در دقیقه ی 3.55 تا 3.57 نیز نگاه حزن آلود شادمهر رو به بچه میبینیم که نگاه همسرش رو در اون جستجو میکنه .

توضیح مهم : تمام دقایق اشاره شده در این متن بر اساس ویدیوی اوریجینال هست .



.: آكورد آهنگ ترس - شادمهر عقیلی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

كارنامه آهنگ ترس از شادمهر عقیلی

شاعر: امین ناسوتی   آهنگساز: شادمهر عقیلی   تنظیم: مهران جمالی راد   آلبوم: تقدیر

ریتم : 2.4 اسلو با پاساژ

توضیح ریتم : دو ضرب روی سیم های بیس به سمت پائین ، یك ضرب روی سیم های تریبل به سمت پائین بدون توقف همون ضربه را بالا می كشیم . برای پاساژ دوضربه به سمت بالا روی سیم های تریبل یك ضربه به سمت پائین روی سیم های بیس و یك ضربه روی سیم های تریبل به سمت بالا .  این پاساژ را بعد از هر دو ضرب بین ریتم اصلی بزنید. متأسفانه امكان آپلود نیست و الا براتون تصویری میزاشتم .

Am                                                             Em

ترس ، ترسم از ترس تو بوده برای خواستن عشقم نیاد اون

  Em                                                    Am

نیاد اون روزی که دیره  واسه ی داشتن عشقم نیاد

Am                                                              Em

ترس ، ترسم از اینه که روزی من به یاد تو نباشم دیگه دل

B                  C                                        Am

دیگه دلسرد بشم از تو برم و با تو نباشم برم و با تو نباشم

C                                   Em

ترس من از اینه که روزی روی قولم پا بذارم

B                           Am     

واسه بد بینی و حرفات تو رو تنها بذارم

C                              Em

ترس من از خنده های تلخ و بی روح لب توس

B                    Am      

کاش بدونی دل تنهام گم شده تو این شب توس

Am                                                               Em

ترس ، ترسم اینه دیر بفهمی عشق پاک و تو نگاهم دیگه آ

Em                                          Am

دیگه آرزوم نباشه بمونیم همیشه با هم هم

Am                                                              Em

ترس ، ترسم از اینه که روزی من به یاد تو نباشم دیگه دل

B                  C                                        Am

دیگه دلسرد بشم از تو برم و با تو نباشم برم و با تو نباشم



.: موسیقی پاپ به چه نوع موسیقی می گویند :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

موسیقی پاپ موسیقی پاپ سبکی از موسیقی عامه‌پسند است و معمولاً در مقابل موسیقی کلاسیک و فولک (محلی) قرار می‌گیرد و از آنها متمایز است.[1]* با این حال هنرمندان این سبک در سبک‌های راک، هیپ‌هاپ، دنس، ریتم و بلوز (R&B) و کانتری هم می‌توانند فعالیت داشته باشند و این باعث می‌شود که تبدیل به سبکی انعطاف‌پذیر شود. عبارت «موسیقی پاپ» همچنین می‌تواند به یک زیرسبک خاص (درون پاپ) اشاره داشته باشد مانند سافت راک و پاپ/راک.

مشخصات پاپ به عنوان یک زیرسبک

پاپ معمولاً به عنوان موسیقی‌ای تعریف می‌شود که به شکل تجاری تهیه می‌شود یا هدف تولید آن سود مالی است. بنا به تعریف سایمون فریت، منتقد موسیقی و جامعه‌شناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت شناخته می‌شود نه هنر. البته این موسیقی را می‌توان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیبایی‌شناسی هم معنا کرد. درواقع، پاپ طوری طراحی شده که «برای همه جالب باشد» و «از هیچ جای خاصی نیامده» و قرار هم نیست «سلیقه خاصی را اعمال کند».

پیشینهٔ موسیقی پاپ

دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰

این نوع موسیقی از سبک‌های بلوز (شیکاگو)، و کانتری (تنسی) تاثیر گرفت.

دههٔ ۱۹۵۰

خوانندگان پاپ آن دوره کسانی چون بینگ کراسبی، فرانک سیناترا، دین مارتین، بابی دارین و پگی لی بودند، اما خوانندگانی چون بیل هالی، فتس دامینو و الویس پریسلی به دلیل اینکه از نسل جوانتری بودند بیشتر معروف شدند.

دههٔ ۱۹۶۰

این دهه با گروه‌هایی چون جانی تلوتسان، بابی وی، برایان هایلند، تامی رو، جین پیتنی، فرانکی آوالن شروع شد. در نیمهٔ آن با هنرمندانی چون کارول کینگ ، نیل دایموند و برت باکاراک، آرتا فرانکلین، ایسلی برادرز، ری چارلز، استیو واندر، ****مز، ماروین گی، باب دایلان و سایمون و گارفانکل متحول شد. می‌توان گفت که گروه بیتلز انقلابی در انگلستان کردند، اگرچه آنها پاپ نبودند.

دههٔ ۱۹۷۰

در این دوره موسیقی دیسکوی بی‌جیس، پیانوی بیلی جوئل و التون جان، کانتری ایگلز، هنرمندان راک/پاپ مانند راد استوارت، استیلی دان و فلیتوود مک گل کرد. ای‌بی‌بی‌ای گروه سوئدی بودند که با مسابقه ترانه یوروویژن به شهرت رسیدند و انقلابی در موسیقی پاپ کردند.

دههٔ ۱۹۸۰

برجسته ترین خواننده این دوره مایکل جکسون بود که با انتشار آلبوم Thriller باعث شد که به یکی از پرفروش ترین آلبوم‌های جهان در کل تاریخ تبدیل شود، و آلبوم‌های مدونا Like a Virgin، True Blue، Like a Prayer هم همین وضعیت را داشتند. مایکل جکسون را گاهی «شاه پاپ» می‌خوانند و مدونا را «ملکه پاپ». سایر هنرمندان این دوره عبارتند از مایکل بالتون، پرنس، جانت جکسون، دوران دوران، گروه پلیس، سیندی لاپر، ویتنی هوستونفیل کالینز، کایلی منوگ و کالچر کلاب.

دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱

دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱ با مد شدن گروه‌های پسر و گروه‌های دختر چهره دیگری گرفت. در انگلستان گروه‌های تیک دت، بلو، اسپایس گرلز وارد شدند. گروه‌های ایرلندی این دوره بوی‌زون و وست‌لایف بودند. آمریکا هم بک‌استریت بویز و هنسون و 'ان سینک را داشت، و افرادی مانند ویلا فورد، مندی مور، بریتنی اسپیرز و کریستینا اگیولرا هم به عنوان «پرنسس پاپ» شناخته می‌شوند. در سال ۱۹۹۹ سبک لاتین پاپ را ریکی مارتین عرضه کرد و توسط افرادی مانند جنیفر لوپز، شکیرا، انریکه ایگلسیاس و مارک آنتونی دنبال شد.

در سال ۲۰۰۲ عضو قدیمی ' ان سینک یعنی جاستین تیمبرلیک با آغاز با یک آلبوم انفرادی به یک موفقیت تجاری دست یافت و به عنوان «پرنس پاپ» شناخته شد. تین پاپ در کانال دیزنی توسط ستارگانی چون هیلاری داف به وجود آمد، گروه‌های بریتانیایی پاپ راک چون باستد و مک‌فلای، و خواننده-آهنگساز «پاپ-فانک» کانادایی اوریل لوین در دههٔ ۲۰۰۰ به شهرت رسیدند. خوانندگانی که سبک‌های دیگر پاپ را دربرمی گیرند عبارتند از ویتنی هوستون و ماریا کری در R&B، گارث بروکز و شانیا توین در کانتری، و در دنس پاپ کایل منگ و مدونا که یکی از پروفروش‌ترین خوانندگان تمام دوران بود. مطرحان موسیقی پاپ که در بین بینندگان جذابیت یافتند افرادی مانند سلن دیون و نورا جونز بودند.



.: نئو -کلاسیکال متال - ریشه های سبکی:.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

نئو-کلاسیکال متال
ریشه‌های سبکی:
اسپید متال، پروگرسیو راک ، موسیقی کلاسیک
ریشه‌های فرهنگی: دهه‌های ۷۰ و ۸۰، بریتانیای کبیر، سوئد، ایالات متحده
سازهای موسیقی: گیتارالکتریک، گیتار باس، کیبورد، درامز
محبوبیت عمومی: پایین روبه متوسط ، محبوبیت در میان طرفداران ویژه

نئو-کلاسیکال متال (به انگلیسی: Neo-classical metal) یکی از زیرشاخه‌های موسیقی هوی متال است که در آن موسیقی کلاسیک به طور چشمگیری متجلی است. در این سبک شاهد اجرای قطعات بسیار سخت تکنیکی هستیم که مرکب از عناصر اقتباسی از موسیقی کلاسیک و هوی متال است. به جرات می‌توان گفت اینگوی مالمستین برجسته‌ترین موسیقی‌دانی است که در رشد و توسعه این سبک در دههٔ ۸۰ فعالیت نموده‌است.

مشخصات


اینگوی یوهان مالمستین خالق و پادشاه سبک نئو-کلاسیکال متال